نوریاتو: سعید صادقی عکاس جنگ چند سال پیش تصمیم گرفت بعد از سی سال به دنبال سوژه عکسهایش در دوران دفاع مقدس بگردد و از سرنوشتشان با خبر شود. همین پروژه موضوع مستندی به نام «چشم جنگ» شد که یوسف حاتمیکیا فرزند ابراهیم حاتمیکیا به تهیهکنندگی پدرش ساخته است. صحبتهای کارگردان این مستند به همراه بخشی از «چشم جنگ» را در ادامه ببینید.
به گزارش مجله عکس نوریاتو، یوسف حاتمیکیا درباره ساخت مستند «چشم جنگ» میگوید: «سال ۹۱ با مهدی برجیان تصمیم گرفتیم – با همین عنوانی که میگویم- «یک مستند راجع به جنگ» بسازیم، هیچ داستان و ایدهای نداشتیم، با خودمان گفتیم کمی دقیقتر و آرتیستیکتر شویم و در نهایت به این رسیدیم که به سراغ فیلمبردارها یا عکاسها برویم. چون میخواستیم روایتمان قاب داشته باشد، عکاسها را انتخاب کردیم؛ (به هر حال «روایت فتح» یک عمر به فیلم بردارها پرداخته بود). گشتیم و گشتیم و مجنونتر از سعید صادقی پیدا نکردیم، چرا واژه مجنون را انتخاب میکنم؟ شاید اگر بخواهید به لحاظ تکنیک حساب کنید عکاسهایی بهتر از او هم در حوزه جنگ وجود دارند ولی ما خالصتر از سعید صادقی نداشتیم.»
او صحبتهایش را اینطور تکمیل میکند: «بگذارید کمی آماریتر بگویم، فرض کنید اگر صد و پنجاه عملیات داشتیم، سعید صادقی در صد و چهل عملیات حضور داشت و عملا یک رزمنده به حساب میآمد فقط اسلحه دستش نگرفته بود. از طرف دیگر موقعیتهایی که در آنها حضور داشت موقعیتهای خاصی بود، مثلا با عکسهای سعید صادقی بود که توانستیم اثبات کنیم حلبچه را ما نزدهایم بلکه عراق زده است؛ عکسهایش پر از این نکات بود.»
میپرسیم به همین دلیل نام «چشم جنگ» را برای این مستند انتخاب کردهاند؟ که پاسخ میدهد: «بله، دقیقا میشود گفت صادقی یک راوی کامل جنگ بود. روایاتش سیر و سلوک داشت، اگر عکسهای اول جنگش را ببینید شاید خیلی خشونت در آنها دیده نشود، اما عکسهای آخرش به شدت خشن است، یعنی اجساد و… را در آن میبینی؛ به شدت آدم دلیای بود. فکر کردیم این میتواند بهترین انتخاب برای یک عکاس جنگ باشد، رفتیم جلو و با او حرف زدیم. خیلی هم نمیخواستیم مستند پرتره یا بیوگرافی بسازیم، بیشتر میخواستیم روی جنگ تمرکز کنیم. متوجه شدیم خود صادقی پروژهای دارد که بعد از حدود سی سال به دنبال آدمهای درون عکس هایش میگردد، گفتیم چه بهتر و با او همراه شدیم.»
به گفته حاتمیکیا صادقی برای اینکه سوژههای عکسهایش را پیدا کند یک سری آگهی به همراه عکسهایش در خبرآنلاین و روزنامهها منتشر کرده و شروع به جستجویآن ها کرده بود. این کارگردان در ادامه درباره اینکه همکاریاش با صادقی چطور شکل گرفت نیز میگوید: «من او را از قدیم میشناختم یعنی روابط خانوادگی داشتیم، اما اولین نفری نبود که به سراغش رفتیم، در واقع گشتی زدیم و بعد به او رسیدیم. این را هم بگویم که این پروژه خیلی برایش جدی نبود، در واقع نه اینکه جدی نباشد اما بین یک سری از پروژههایش بود. ما هم گفتیم خیلی جذاب است و برویم به سراغ همین داستانی که هست.»
به گفته او انجمن دفاع مقدس برای ساخت این فیلم به صورت داستانی ابراز تمایل کرده بود اما حاتمیکیا و برجیان تصمیم گرفتند فیلم را به صورت مستند بسازند: «اتفاقا فیلمنامه داستانی آن را هم نوشتیم، اما گفتیم نه؛ الان مستند برای ما دغدغه بزرگتری است. طوری شده بود که اگر این کار را نمیکردیم احتمالا دیگر هیچ کاری نمیکردیم، روی این موضوع قفل شده بودیم که باید آن را انجام بدهیم. رفتیم جلو و با سعید همراه شدیم، چهارده شهر رفتیم و بیست نفر از آدمهای عکسهایش را پیدا کردیم؛ ولی در سیر سلوک این مستند یک اتفاقی افتاد، ویژگی مستند یا در واقع تفاوت مستند با داستانی این است که در آن یک سلوکی اتفاق میافتد و یک سیری دارد، به نوعی کشف و شهود است، اتفاقی که برای ما هم رخ داد همین بود. یعنی اول تصورمان این بود که این یک پروژه است، جذاب است و ما هم خیلی دوست داریم این اتفاق صورت بگیرد، اما دیدیم سعید صادقیها و آدمهای درون عکسهایش هردو فراموش شدهاند و خودشان دارند دنبال خودشان میگردند. یعنی انگار میگویند کسی به ما کاری ندارد بگذار خودمان دنبال خودمان باشیم و این بسیار غم انگیز بود.»
این مستند که ساخته مشترک یوسف حاتمی کیا و مهدی برجیان است سال گذشته در گروه «هنر و تجربه» به نمایش در آمده و به تازگی نیز در مرکز گسترش سینمای تجربی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. در مستند ۶۱ دقیقهای «چشم جنگ» چهرههایی چون محمود کلاری، سیفالله صمدیان، محمد فرنود و علی فریدونی نیز حضور دارند.
گفتوگو و گزارش از مرضیه قزوینی زاده