نوریاتو: نشست تخصصی عکاسی جنگ در حاشیه نمایشگاه «آتش سرد» با حضور چهرههای شناختهشدهای چون علی فریدونی، بهرام محمدیفرد، ساسان مویدی و عربعلی هاشمی ۳۰ بهمنماه در گالری سلام برگزار شد. بخش دوم از گزارش این نشست را در ادامه میخوانید.
به گزارش مجله عکس نوریاتو، نمایشگاه «آتش سرد» برگیرنده بیش از ۱۰۰ عکس دیده نشده از جنگ هشت ساله ایران و عراق است که توسط احمدرضا نوری و جاسم غضبان پور گردآوری شده است. روز دوشنبه ۳۰ بهمنماه نشستی با حضور احمدرضا نوری و چهار عکاس شناختهشده جنگ علی فریدونی، بهرام محمدیفرد، ساسان مویدی و عربعلی هاشمی در گالری سلام برگزار شد.
در ادامه این نشست، یکی از حاضران پرسید «آیا عکاسان مطبوعات داخلی اجازه داشتند عکسهای خود را در اختیار سرویسهای خبری خارج از کشور قرار بدهند؟» که ساسان مویدی در پاسخ به این سوال گفت: «اصلا چنین اجازهای وجود نداشت و همین مساله داستان جنگ را خراب کرد. تا سال ۶۱ همه چیز خوب پیش میرفت همه آزاد بودند و میرفتند و چون عدهای برای خارجیها کار میکردند ما نیز زیر سوال رفتیم. البته دست آقای فریدونی (عکاس ایرنا) بازتر بود، اما دست ما بستهتر بود و باید تعهد میدادیم که عکس شهید نباید بگیریم. من در عملیات کربلای پنج دستم بازتر بود و توانستم از گور دسته جمعی که باز شد عکاسی کنم.»
محمدیفرد نیز در ادامه صحبتهای مویدی گفت: «برای حضور در عملیاتها مجوز مکتوب لازم بود و هیچ خبرنگار خارجی مجوز حضور نداشت.»
مویدی ادامه داد: «از سال ۶۱ به بعد که عکسهای بدی به آن طرف رسید و انتقادهایی شد ستاد تبلیغات جنگ بر حضور عکاسان و خبرنگاران نظارت داشت.»
فریدونی در بخش دیگری در پاسخ به این سوال که منظور از عکس تلخ چیست؟ توضیح داد: «عکاسها هیچ محدودیتی نداشتند و از سال ۵۹ تا سال ۶۰ عکاسان خارجی که برای آژانسها کار می کردند مجوز حضور داشتند. برخی از عکاسان داخلی متاسفانه عکسهایی ساختند و گرفتند که شخص من و آقای هاشمی در ایرنا به خاطر آن عکسها توبیخ شدیم که چرا شما نمیتوانید چنین عکسهایی بگیرید؟!»
او در ادامه با اشاره به حضور سیفالله صمدیان به عنوان دبیر عکس در خبرگزاری ایرنا، گفت: «آقای صمدیان مثل ما عکاسی نخوانده بود و رشته ایشان زبان بود، ما همگی تجربی عکاسی را آموخته بودیم ولی او هوش و ذکاوت بالایی داشت. وقتی صمدیان دبیر عکس ما شد موضوع عوض شد و به ما ایده میداد، اما کارهای ساختگی و اغراق آمیزی که بعد از سی سال خود عکاسان بر ساختگی بودن آن اعتراف کردند در آن زمان کار ما را خراب کرد. عکاسان خبری مستند کار میکردند ولی آن زمان دوست داشتند عکسها حماسی باشد در حالی که از نظر ما و بسیاری از عکاسان عکس سند است و نباید در آن دست برد.»
فریدونی درباره عکاسی در هنگام عملیات گفت: «من عکاسی بودم که شب قبل از عملیات وقتی بچهها از میدان مین عبور میکردند همراه آنها بودم و به اجبار با نگاهی عاطفی به این موضوع نگاه میکردم. البته عکاسی در آن شرایط با دوربینهای آنالوگ فوق العاده سخت بود امروز عکاسان عین رگبار عکس میگیرند کاری که ما اجازه آنرا نداشتیم. به ما ۵ حلقه فیلم نگاتیو میدادند و از یک صبح تا غروب محدود به همین تعداد عکس بودیم. عکاس حق نداشت هرکاری که دلش میخواهد انجام بدهد، ما آنقدر محدودیت داشتیم که مجبور به انتخاب گزینشی بودیم.»
فریدونی با اشاره به اینکه جنگ فوق العاده تلخ است، ادامه داد: «من امیدوارم حتی دشمنانمان درگیر جنگ نباشند. جنگ هیچ قهرمانی ندارد و نخواهد داشت، جنگ بسیار تلخ است. بارها ما به خاطر فریم به فریم عکسهایمان کتک خوردهایم، من عکسی از خارج کردن زنی از زیر آوار در خزانه بخارایی دارم که بابت گرفتن این عکس از پسر مذهبی و کمیتهای این زن کتک خوردم. این عکس به صلیب سرخ جهانی اعزام شد و آنجا مقام پنجم را کسب کرد.»
در ادامه یکی از حاضران پرسید: «آیا در میان همکاران شما عکاسی بود که برای ثبت در آرشیو و سند عکاسی کند و این عکسها تا به این لحظه منتشر نشده باشند؟ به طور مثال در جنگ جهانی دوم عکاسانی بودند که موظف به ثبت سند شدند. آیا ما عکاسانی از این دست داشتیم که برای مختصات نظامی عکاسی کنند؟»
مویدی در پاسخ به این سوال گفت: «بله هست و امروز نیز چنین کسانی هستند و عکسهای آنها در انجمن موجود است. کاش میشد آرشیو را ببینید یک میلیون و چهارصد هزار فریم عکس در آرشیو انجمن موجود است. مثلا در جنگ نفتکشها عکسهای بسیار ثبت شد، محمود بطاح عکسهای زیادی از جنگ نفتکشها دارد که در هیچ کجا منتشر نشده است، اما رفته رفته این عکسها بیرون می آیند. بعد از سی سال نهادی شروع به کار کرده در اینباره کرده است به نام انجمن عکاسان دفاع مقدس.»
هاشمی در ادامه گفت: «من عکسی دارم که آقای فریدونی همیشه با انتشار این عکس مخالف بود. عکسی از شهیدی که سرش بریده شده است. عکس بسیار تلخی است، فکرش را بکنید اگر کسی در آن زمان این عکس را میدید چه حالی به او دست میداد. ولی امروز باید این عکس را نشان داد تا مردم ببینند چه کسانی رفتند و چطور شهید شدند. بسیاری از عکسهای واقعی که باید در بین مردم باشند هنوز منتشر نشدهاند، البته ما هم عقیده داریم برخی از این عکسها نباید دیده شود چون روحیه مردم را خراب میکند.»
عکاسان جنگ پس از جنگ ایران و عراق نیز در صحنههای دیگری به عکاسی پرداختند، مویدی با اشاره به اتفاقات سالهای اخیر در کشور عراق گفت: «من در این سالها به کردستان عراق رفتم و هنگام آزادی کوبانی در آنجا بودم. از بسیاری از آوارگان کرد نیز عکاسی کردهام، چون شرایط برایم مهیا شد. فکر میکنم اگر شرایط برای هر کدام از ما عکاسان جنگ مهیا شود به چنین مناطقی میرویم. من اگر رفتم به دلیل این بود که حمایت شدم و از من حمایت مالی میشد، مرجع کرد من بسیار غنی است. من با قاچاقچیها از مرز رد شدم و در ترکیه اتفاقات بسیاری برای من افتاد حتی بازداشت شدم. ولی در نهایت از اینکه چه بر سر ایزدیها آمد عکس گرفتم که این عکسها نیز در چند شبکه کردی منتشر شد اما چه کسی میداند چه بلایی بر سر دختران ایزدی آمد؟ جنگ بسیار تلخ است. البته امروز صحبت ما جنگ ایران و عراق است و باید بگویم که همین امروز میلیونها فریم موجود است که هنوز دیده نشده است. یک سری از عکسها که دیده شدن ندارند، کوه جنازههای حلبچه یا گورهای دسته جمعی حلبچه را به دلیل نداشتن جذابیت تصویری در نمایشگاهها نشان نمیدهند. من ۴۸ ساعت در حلبچه بودم و در آن روز ۵هزار کشته برجای مانده بود.»
ادامه دارد…
علاقهمندان برای بازدید از این نمایشگاه می توانند به گالری سلام به نشانی تهران، خیابان ولیعصر، بالاتر از پارک وی خیابان فیاضی (فرشته)، مجتمع سام سنتر، طبقه اول مراجعه کنند.