ترجمه اختصاصی نوریاتو: اریک کیم در یک مجموعه مقاله درسهایی که از عکاسهای مختلف آموخته است را شرح داده که شما میتوانید ترجمه آنها را در مسترکلاسهای نوریاتو مشاهده فرمائید. در آخرین مقالهای که تیم تحریریه نوریاتو ترجمه کرده است، درسهایی که اریک کیم از مارک کوهن آموخته است را برای شما آماده کردهایم.
قسمت قبل: عکاسی با فلاش
به نظر من مارک کوهن یکی از بزرگترین عکاسهای خیابانی دنیا است که به اندازه عکاسهای هم عصر خودش مشهور نشده است. احتمالا ویدئوهای او را در یوتیوب دیدهاید که با کمک یک فلش و بدون استفاده از منظرهیاب در حال عکاسی است. باید اقرار کنم که حتی برای من نیز این روش عکاسی کمی عجیب است ولی او به این دلیل این کار را میکند که هنر خلق کند. به نظر او هدف وسیله را توجیه میکند.
تصاویر او نحوه عکاسی من هم تاثیر گذاشتهاند و اینکه او برای ۳۰ سال متوالی فقط در یک شهر کوچک عکاسی کرده است خیلی الهام بخش است. در این مجموعه مقالات قصد دارم چند درسی که به شخصه از او گرفتهام را برای شما هم بیان کنم.
مطالعه بیشتر: گلهای زنبق در نقاشیهای ون گوگ
۴- وادار کردن سوژه به ژست گرفتن مقابل دوربین
با اینکه تمام عکسهای مارک کوهن به نظر میرسد که به صورت فضولانهای گرفته شدهاند و او از سبک “بگیر و فرار کن” استفاده میکند، این عکاس عکسهایی هم دارد که رضایت مخاطب را هم جلب کرده است و آنها را وادار به ژست گرفتن مقابل دوربین کرده است. او توضیح میدهد:
“برخی از تصاویر من کاملا «بگیر و فرار کن» نیستند و در برخی از آنها سوژه را وادار به ژست گرفتن مقابل دوربین کردهام. برای مثال عکسی دارم که یک کودک، یک توپ فوتبال در دستان خودش دارد. سر او در این عکس برش خورده است و فقط سینه او و دستان کوچکش که این توپ فوتبال قدیمی را گرفته است مشخص است. این تصویر یک تصویر فوقالعاده عجیب و جامعه شناختی است. این کودک در مقابل دوربین من ژست گرفته است و من از او عکسی نمیگیرم که سرش مشخص باشد. فقط سینه لخت او و توپ فوتبال. به خاطر ندارم که در آن زمان چه فکری میکردم ولی این روشی بود که من برای ساخت عکس از آن استفاده میکردم: هزاران عکس میگرفتم ولی فقط از صدها عدد از آنها استفاده میکردم.”
او یک روایت دیگر از زمانی که از دندانهای یک نفر عکس کلوزآپ گرفت بیان میکند:
مطالعه بیشتر: برج ایفل در تصاویر عکاسان مگنوم
“اینها دندانهای یک زن هستند. من این زن را میشناختم و او داشت میخندید. من گفتم ‘ اجازه بده یک عکس از تو بگیرم. پس از این یک لنز واید برداشتم و دیافراگم آن را روی f16 تنظیم کردم؛ سپس از فاصله چند اینچی از دهان سوژه عکس گرفتم. فکر نمیکنم برای این عکس از فلاش استفاده کرده باشم.
نکته کلیدی
همیشه فکر نکنید که عکسهای شما باید خیلی صادقانه باشد. تقریبا تمام عکاسهای خیابانی تاریخ حداقل یک عکس دارند که قبلا از سوژه اجازه گرفتهاند. حتی هنری کارتیه برسون که استاد عکاسی صادقانه است، تصاویری دارد که قبل از گرفتن از سوژه خودش اجازه گرفته است. از دیگر عکاسهای خیابانی که با سوژه خودشان تعامل داشتهاند و از او برای عکاسی اجازه گرفتهاند، میتوان به ویلیام کلین، دیانه آربوس و حتی بروس گیلدن اشاره کرد.