ریحانه پارسا به دختری چادری که مردم دوستش داشتند تبدیل شده بود پس باید خراب می شد حامد عنقا در گفتگو با مشرق بیان کرد:

مجله جامع نوریاتو: حامد عنقا فیلمنامه‌نویس و تهیه‌کننده در گفتگویی که اخیرا با سایت مشرق داشته است و در دو بخش مفصل منتشر شده است، درمورد مطالب متعددی از حواشی زمان «قلب یخی» تا شکستن تابوها در شبکه نمایش خانگی، لزوم ورود به این حوزه، حواشی پیرامون ریحانه پارسا و موضوع کنسرت‌ها صحبت کرده است

به خاطر ساخت سریالی خارج از سازمان از ما دلخور بودند

به گزارش نوریاتو، او در بخشی از این مصاحبه طولانی تاکید کرد: زمان ساخت «قلب یخی» فشارهای عجیب و غریبی از سوی آقای ضرغامی، رئیس وقت سازمان صدا و سیما بود و ایشان می‌خواستند جلوی سریال را بگیرند. بعد از آن هم یکسال تا یکسال و نیم کار نکردیم. البته نه اینکه ممنوعیتی وجود داشته باشد، ولی دلخوری بابت ساخت سریالی خارج از سازمان وجود داشت.

حساسیتی را که در وزارت ارشاد روی دلار وجود داشت خود ایالات متحده ندارد

وی یادآور شد: از قسمت دوم و سوم «قلب یخی» برخی فهمیدند که ما داریم در لایه‌های پایینی سریال گزاره‌هایی را مطرح می‌کنیم و حرفهایی می زنیم که خوشایند یک جریان خاص نبود. الان آقازاده فاسدی، در خارج از کشور چالشی به راه می‌اندازد و ناگهان تو می‌بینی هزار ویدئوی مبتذل سکسی و پورنوگرافی از دختران ایرانی در مورد او منتشر می‌شود. ما همان زمان شروع کرده بودیم به گفتن این حرفها. رویدادهای «قلب یخی» همزمان شد با صحبت‌هایی که در مورد جریان انحرافی پیش آمده بود، در وزارت ارشاد تا جایی که عقلشان می‌رسید، سریال را اخته می‌کردند. ما در تیتراژ یک دلار آتش می زنیم من دو هفته داشتم با صغیر و کبیر مذاکره می کردم که آقا حساسیتی که شما در مورد دلار آتش گرفته در تیتراژ ما به خرج می دهید، خدا شاهد است خود ایالات متحده این همه تعصب در مورد پول ملی خودش ندارد!

ماجرای عجیب دزدیده شدن لپ تاپ و یک مصاحبه

نویسنده «انقلاب زیبا» در ادامه به ماجرای تعقیب شدن توسط یک پراید سفید و سرقت لپ تاپ شامل تحقیقات و دست نوشته هایش برای سری بعدی «قلب یخی» اشاره کرد و از علنی شدن پشت پرده این اتفاق در یک مصاحبه سخن گفت: یک روز در یک مصاحبه خاصی که به واسطه همین فشارهای ارشاد انجام شد، دوستی که داشت سؤالات را از من می پرسید، سؤالی پرسید در مورد موضوعی که دیگر در سریال نبود ! در لپ تاپ من در متن اولیه نوشته شده بود که دزدیده شد!

وقتی کار مذهبی می نویسی فشار بیشتری روی تو است تا زمان نگارش کار لیبرال

عنقا در بخش دیگری از این مصاحبه تصریح کرد: جریان نفوذ در واقع فرزند نفاق است و منافق یعنی کسی که می‌خواهد بیاید و در من به اصطلاح بچه مذهبی نفوذ کند، به نظرت چطور وارد می شود؟ به همان شکل خودم می آید! غیر از این است؟ با حرفی می‌آید که برای من جذاب باشد. وقتی اثری نمایشی با تم مذهبی را می‌نویسی، فشار خیلی روی تو بیشتر است تا زمانی که کارهایی با جنس لیبرالی انجام می دهی. در مورد دوم کسی با تو کاری ندارد.

زمان رضاشاه را مثل شهرفرنگ برای جوانان نشان می دهند

وی هشدار داد: جوان امروز دارد در موبایلش یا در تلویزیون ماهواره می‌بیند که رضاشاه یکساله از جنوب تا شمال راه آهن کشید، راه آهن بافق بندرعباس ۲۴ سال طول کشید، اما هرگز نمی‌گویند که چقدر از مردم از تراخم می‌مردند و یا چند درصد از زنان سر زایمان جانشان را از دست می‌دادند خوب این جریان نفوذی که من در انقلاب زیبا از آن حرف زدم همین کار را داشت می‌کرد یعنی داشت یک شهر فرنگی که تو فقط از داخل آن سوراخ نگاهش می‌کردی به تو نشان می داد و می گفت ببین چقدر زیباست!

جامعه ما در بی‌حیاترین دوره خود قرار دارد

این فیلمنامه نویس در پاسخ به اینکه چرا مسیر «قلب یخی» و «انقلاب زیبا» را در دیگر ساخته هایش ادامه نداده، اذعان کرد: چرا نمی‌روید از خیلی از بچه های تند انقلابی بپرسید که بعد از حرفی که ما در انقلاب زیبا زدیم چرا نیامدید پشت آن جریان بایستید؟ چرا نیامدند حمایت کنند تا یک کار دیگر شبیه آن سریال بسازم؟ البته در تنهایی لیلا و حتی در ادامه آن سریال پدر دغدغه هایشان برای من کمتر از همان ماجرای نفوذ نبود. درست است که در ژانر ملودرام عاشقانه بود ولی خطر بزرگتری را داشتم به جامعه گوشزد می‌کردم فکر می‌کردم جامعه خیلی دارد، بی تفاوت به حیا و عفت می‌شود. من فکر می‌کنم جامعه ما در بی‌حیاترین دوره خود قرار داریم.

عنقا تاکید کرد: به نظر من جامعه خیلی تشنه شنیدن حرف‌هایی از جنس حیا و عفت است. یادت باشد همه این دخترهای چیتان فیتان و ژیگولی که داری در خیابان می‌بینی، حتی پسری که دارد با او راه می‌رود از این تیغ خورده‌های عجیب و غریب، همه در بطن وجودشان و فطرتا عاشق یک مرد با غیرتند.

ریحانه پارسا به دختری چادری که مردم دوستش داشتند تبدیل شده بود پس باید خراب می شد

حامد عنقا در این مصاحبه همچنین برای اولین بار درباره موضوع بازیگر نقش اول سریال «پدر» اظهارنظر کرد: ریحانه پارسا بچه بود و بچگی کرد. دختر ۱۸ ساله و شهرتی که ظرف کمتر از یکماه برایش به وجود آمد، هرکسی این ظرفیت را ندارد اما او تبدیل شده بود به یک دختر چادری که مردم دوستش داشتند پس این آدم باید خراب می‌شد.

همه مراسم های تقدیر سازمان از سریال لغو شد

حامد عنقا یادآور شد: فشار وحشتناکی روی من بود، جهت اطلاع، همه مراسم‌های تقدیری که از طرف سازمان و چه از طرف جاهای مختلف قرار بود انجام شود، حتی قرار تاریخ و ساعتشان هم معین شده بود، کنسل شدند.

رها کردن شبکه نمایش خانگی اشتباه بسیار استراتژیکی است

حامد عنقا اذغان کرد: مهمتر از سینما، شبکه نمایش خانگی است. من به عنوان اولین نفر در شبکه نمایش خانگی کار کردم. قبل از من کسی نبود، روی این موضوع تأکید داشتم برویم در شبکه نمایش خانگی کار کنیم. رها کردن شبکه نمایش خانگی، به نظرم اشتباه بسیار استراتژیکی است.

تابوترین روابط هم در برخی سریالها عادی شده است

وی با بیان اینکه نخبه‌های ما هم کم‌کم دارند حساسیت خودشان را در مورد عفت و حیا در جامعه از دست می دهند، تصریح کرد: امروز من در سریالی می‌توانم ببینم که تابوترین رابطه غیراخلاقی که حتی در امریکا هم شورای سانسورشان اجازه نشان دادن آن را نمی‌دهد، برایشان خیلی عادی است.

موضوع کنسرت ها آنقدرها پیچیده نیست

حامد عنقا با اشاره به اینکه اتفاقاً بچه مسلمان باید وارد عرصه شبکه نمایش خانگی شوند و از نان شب واجب‌تر است، ادامه داد: واقعاً موضوع کنسرت‌ها اینقدر هم موضوع پیچیده ای نیست که به هر مدیر فرهنگی در این مملکت می گویی سلام علیکم در مورد کنسرت حرف می زند!

آرزوی دوستان این است به فروش یکروزه قلب یخی برسند

عنقا یادآور شد: از چه زمانی در جمهوری اسلامی این تفکر جا افتاده که حتماً باید روابط غیراخلاقی و بی‌اخلاقی نشان دهیم تا اثرمان بفروشد؟ الحمدالله هم که دیگر هیچکدامشان نمی‌فروشد. این دوستان آرزویشان این است که یک شبه به فروش یکروزه قلب یخی برسند، مگر غیر از این است؟

زمان پهلوی هم فکر می کردند درباره زنی با سه شوهر اثر نمایشی بسازند؟

حامد هشدار داد: آیا زمان پهلوی هم تصور می‌کردند اثری نمایشی بسازند که یک زن سه مرتبه شوهر کند و برود و بیاید؟ درست است که در شناسنامه اش داری می نویسی و محضری است، اما آیا مخاطب درگیر آن خطبه عقد است؟ چه چیزی دارد به او گفته می شود؟ یک شخصیت زن وجود دارد که زن، همسر یک بچه پولدار می شود و دوباره رهایش می کند و می آید سراغ آن یکی و او را هم رها می کند و می رود سراغ آن یکی!

اگر قرار بود با پوستر کسی باحجاب شود حالا باید محجبه باشند

این تهیه کننده با بیان اینکه اگر مارکسیست‌ها دوباره در شوروری انقلاب کند، اگر لنین فرصت بازگشت دوباره به تاریخ را داشته باشد، قطعاً فرهنگ را اولی‌تر از اقتصاد تفسیر خواهد کرد، در پایان گفت: در شرایط بی‌حسی و انفعالی فقط به ما آمار می‌دهند. مثلاً آمار طلاق در جامعه، آمار بی‌حجابی در جامعه بعد هم که می‌گوییم خوب پس کار فرهنگی کنید پوستر می‌زنند! اگر قرار بود مسئله حجاب با این پوسترها و همایش‌ها حل شود که الان، همه حجاب بودند.