ترجمه اختصاصی نوریاتو: من این عکاس را در یک مزرعه بزرگ نزدیک خانه خودم در بوستون گرفتم. اواسط تابستان بود و آسمان هم واقعا شفاف بود، به اندازهای که در نزدیکی هیچ شهری ندیده بودم. امروزه آلودگی نوری مانع دیدن ستارهها و آسمان شب میشود.
من با یک دوربین لارج فرمت ۸*۱۰ کار میکنم. این دوربین الکترونیکی نیست و فقط یک جعبه بزرگ سیاه است که داخلش فیلم قرار گرفته است. کار کردن با این دوربین پروسه وقتگیری است و من باید تاحدود ۳ و ۴ شب بیرون باشم. همچنین برای اینکه برخی عکسها به صورت کامل نوردهی شوند یک ساعت زمان نیاز است. عکاسی با این دوربین زمان زیادی میبرد اما بخشی از لذتش مربوط به همین بخش است: تنها بودن در دل طبیعت و نگاه کردن به آسمان کاری است که من همیشه انجام میدهم. پس چرا از آن عکس نگیرم؟
رنگ این عکس من را تحت تاثیر قرار داد. آبی رنگ پوچی است و همچنین رازهای آسمان و طبیعت نیز در آن نهفته است. این ایده که ستارههایی که در شب میبینیم چند میلیون سال عمر دارند و فاصله غیرقابل تصوری را پیمودهاند موضوعی است که من هیچوقت نتوانستهام با آن کنار بیایم.
مطالعه بیشتر: زنان در نقاشیهای داوینچی
من دانشمند نیستم اما همیشه به پیشرفتهای علمی علاقهمند بودهام و هنگامی که درمورد تاریخچه عکاسی مطالعه میکردم متوجه شدم که آسمان همیشه موضوع موردعلاقه عکاسها بوده است. تمام نمونههای اولیه عکاسی مانند داگرئوتایپ، کیانوتایپ و… نقش مهمی در فهم ما از جهان داشتهاند. برخی از دوربینهای پیشرفته امروزی برای دیدن فضا اختراع شدهاند و برخی از مهمترین اکتشافات ستارهشناسی دنیا با استفاده از لنزهای پیشرفته انجام شده است.
یکی از بزرگترین الهامبخشهای من در عکاسی از آسمان گالیله بوده است. من طراحیهای او از آسمان و مشتری را در کتاب پیامرسان ستارهای و طراحیهایی که ازلکههای خورشیدی انجام داده بود را در کتاب تاریخ و تظاهر هنگامی که ۲۰ ساله بودم خواندهام. نقاشیهای او از کیهان برای من خیلی زیبا بودند. من نمیتوانستم متن ایتالیایی این کتابها را بخوانم اما احساس شگفتزدگی که هنگام دیدن تصاویر به من دست داد، زندگی من را برای همیشه تغییر داد. این کتابها قدرت تصاویر را با وجود سادگی به من نشان دادند. گالیله یکی از اولین کسانی بود که از تلسکوپ استفاده میکردند و جزء اولینهایی بود که سعی میکردند نقشه جهان را بکشند. این عکس نیز تجلیلی است از او و تلاشهایی که در این مسیر داشته است.
علاوه بر این من برای علاقهای که به آسمان شب دارم، یک دلیل شخصی هم دارم: کودکیام. پدرم عاشق دیدن حرکت نور روی منظره بود. به نظر من هم همین حس شگفتی او بود که به من الهام میداد. قدم زدنهای طولانی مدت، یک تجربه مهم برای ما بود و دوست داشتیم دونفری زیر آسمان شب تنها باشیم.
مطالعه بیشتر: “زیاد دیده نمیشدم”
به نظرم کارهای من خیلی غیرطبیعی هستند. در دنیای عکسهای فوری، خیلی عجیب است که با استفاده از چنین دوربین کندی عکاسی کنی. البته من برعلیه سرعت عکاسی در دنیای امروزی موضع نمیگیرم اما این کاری است که همیشه انجام دادهام و در آینده هم انجام خواهم داد.
گرفتن این قبیل عکسها روز به روز سختتر میشود. آلودگی نوری پیدا کردن یک آسمان واقعا تاریک را که در آن ستارهها و صورتهای فلکی در آن مشخص باشد، خیلی سخت میکند و این موضوع یک تاثیر مخرب روی دنیای طبیعی میگذارد. برای مثال الگوی مهاجرت پرندگان را تغییر میدهد و باعث تغییر اکوسیستم خواهد شد.
محل تولد: کلیولند، اوهایو، ۱۹۵۳
تحصیلات: لیسانس هنرهای زیبا از موسسه تکنولوژی روچستر
افراد تاثیرگذار: جان کانستیبل، کارولینا هرشل، امیلی دیکینسون، آنه گارسون و اشر بی دورند
نقطه قوت: “هر روز عکاسی میکنم”
نقطه ضعف: “ندارم”
توصیه: “عکس بگیر، زیاد مطالعه کن و هرجایی که آنها تو را بردند برو.”