سال ۲۰۱۸ میلادی صد و پنجاهمین سالگرد تولد نویسنده نسخه معروف داستانهای کلاسیک جنگل شروود یعنی هنری گیلبرت بود و به همین مناسبت دیوید استوارد دیویس هم نگاهی به شورشی معروف، یعنی رابین هود انداخته است.
رابین در حالی که میخندید گفت:”نگران من نباش، تا وقتی که کمان خوبیهایم را به همراه دارم و جنگل گرینوود پناهگاه من است، من میتوانم به تمام کسانی که آرزوی ناخوشی من را دارند بخندم.”
احتمالا رابین هود بزرگترین قهرمان فولکلور بریتانیایی است و در کتابها و فیلمها زیادی از این شخصیت استفاده شده است. اولین باری که از این شورشی استفاده شده است مشخص نیست اما در کتاب پیرز پلومن که حدودا به سال ۱۳۷۰ میلادی برمیگردد به شعرهای رابین هود اشاره شده است. با این وجود اولین نسخه از این کتاب که هنوز هم وجود دارد مربوط به قرن پانزدهم میباشد.از همین روی میتوان گفت که تا قرن بیستم رابین هود شخصیت معروفی بوده و در کتابهای زیادی به او اشاره شده است. اما این کتاب رابین هود هنری گیلبرت در سال ۱۹۱۲ بود که از عناصر متفرقه این افسانه برای خلق یک نسخه کامل از زندگی و ماجراهای رابین استفاده کرد. در این کتاب از تمام قطعات آشنای این داستان به همراه روایتهایی که به صورت سینه به سینه نقل میشدهاند استفاده شده تا آن را تبدیل به یک حماسه کند.
رابین در متن این کتاب به عنوان یک شخص سرزنده و باتجربه تعریف شده است. در این کتاب از تمام شخصیتهای معروف مانند جان کوچولو، پدر تاک، ویل اسکارلت و دوشیزه ماریان نیز حضور دارند. گفته میشود تمام این شخصیتها دوستان بچگی رابین هود بودهاند و از زمان بچگی با یکدیگر عهد بستهاند با هم ازدواج کنند. پسر گیسبورن و داروغه ناتینگهام نیز دو شخصیت شرور داستان هستند که سعی میکنند این داستان عاشقانه را خراب کنند.
بدون شک گیلبرت رابین هود را به عنوان یک قهرمان رمانتیک میدید که دشمن بیعدالتی و دوست ضعفا بود. نظر شاه ریچارد در مورد او نشان دهنده نگاه نویسنده است: “عدالت تو یک عدالت وحشیانه است اما مانند تیرهای تو مستقیم به هدف میخورد. من تو را به خاطر همین میبخشم.”
داستان گیلبرت با اشاره به اینکه رابین چطور شورشی شد آغاز میشود. او آزادی خودش را بخاطر عشق واقعی ماریان به خطر میاندازد. در روزی که قرار است دوشیزه ماریان برخلاف میل خودش با سر راجر لانگچمپ ازدواج کند، رابین وارد میشود و طی یک مبارزه این شوالیه منحرف را به قتل میرساند. او که میداند دوستان قدرتمند لانگچمپ او را به عنوان یک خائن معرفی میکنند به جنگل شروود پناه میبرد و در آنجا منتظر روزی میماند که دوباره بتواند به عنوان یک مرد آزاد وارد کشور شود.
طولی نمیکشد که او یک گروه حامی پیدا میکند که از فشارهای طبقه حاکم خسته شدهاند و ترجیح میدهند درکنار رابین هود زندگی کنند. رابین هود و همراهان خودش که اکنون یک گروه شورشی هستند با دزدی از ثروتمندان و بخشیدن به فقرا در بین مردم روستایی شهرت خوبی کسب میکنند. هرچقدر داستان بیشتر پیش میرود دشمنان رابین هود تک به تک شکست میخورند تا او به نبرد نهایی خودش با پسر شیطانی گیسبورن و عالیجناب آیزنبارت دبلامی میرسد. در طول جریان کتاب داستانهای زیبایی از فرارهای رابین هود، ملاقات دراماتیک او با جان کوچولو و یا مواجهه با آلانا دیل، پدر تاک و شاه ریچارد وجود دارد. با وجود اینکه این کتاب یک عاشقانه شاد است اما تصویر روشنی هم از فقر، خشونت و شکنندگی زندگی انسان در آن زمان نیز رسم میکند. همین جنبه کتاب باعث شده است نسبت به دیگر نسخههای داستان رابین هود، از کیفیت بیشتری برخوردار باشد.
هنری گیلبرت هیچ ترسی از پایان دادن داستان با مرگ رابین هود ندارد. در فصل پایانی کتاب، پسر گیسبورن در جنگل به او حمله میکند. رابین میگوید: “در نهایت خودت آمدی، اینطور نیست؟ چندین سال تو جاسوسها، سربازها و قاتلهای مخفی خودت را برای کشتن من فرستادی اما در نهایت خودت آمدی تا کار را تمام کنی- البته اگر بتوانی” در اینجا خواننده انتظار بدترین اتفاق را دارد اما قهرمان داستان موفق میشود دشمن دیرینه خودش را شکست دهد و یک روز دیگر هم بجنگد. متاسفانه این پیری و بیماری و آرزوهای یک زن حیلهگر است که بر قهرمان شجاع داستان غلبه میکند.
این رمان یک نسخه تاثیرگذار از داستان رابین هود است. چه داستان و چه حقیقت با خواندن این داستان همه ما برای مدت کمی تبدیل به یکی از یاران رابین هود میشویم.
همانطور که قبلا ذکر کردم فیلمهای زیادی از زندگی این قهرمان ساخته شده است اما بهترین آنها داستانهای رابین هود است که توسط برادران وارنر در سال ۱۹۳۸ ساخته شد. علاوه بر بازیگران فوقالعاده(ارول فلین، باسل رسبون، کلاود رینز و…) برای ساخت این فیلم از فیلمبرداری تکنیکالر استفاده شده است و فیلم جالب و مهیجی است که قهرمان قصه ما را مفتخر میکند. در سال ۱۹۹۵ این فیلم از نظر کتابخانه کنگره آمریکا به عنوان یک فیلم قابل توجه از لحاظ فرهنگی، تاریخی و زیبایی شناسی شناخته شد و توسط سازمان ملی فیلم به عنوان یک فیلم حافظ شناخته شد.
یکی دیگر از فیلمهایی که از روی این کتاب ساخته شده است فیلم صامت داگلاس فیربانکس (۱۹۲۲) و ورژن لایو اکشن والت دیزنی، داستان رابین هود (۱۹۵۲) است که در انگلستان با بازیگران انگلیسی مانند ریچارد تاد ساخته شد. همچنین دیزنی نسخه دیگری از این فیلم را با اسم رابین هود (۱۹۷۳) به سبک کارتون ساخته است و در آن رابین هود به عنوان یک روباه به تصویر کشیده شده است. نسخه جدیدتری هم که براساس این داستان نوشته شده است رابین هود، شاهزاده دزدها(۱۹۹۱) با بازی کوین کاستنر است. در سال ۲۰۱۰ نیز راسل کرو نیز از روی این کتاب یک فیلم ساخت که فیلم زیبایی است اما از لحاظ تاریخی خیلی دقیق نیست.
تمام این فیلمها به نوعی لذت بخش هستند اما اگر میخواهید تخیلات خودتان را تمرین بدهید و ورژن خودتان از رابینهود و ماجراجوییهای هیجانبخشش خلق کنید، میتوانید با کمک رمان هنری گیلبرت موفقتر باشید.