موضوعات مهم

نمایشنامه «سزارین» با مقدمه جهانگیر هدایت به چاپ می رسد نمایشنامه «سزارین» به قلم "هومن بنائی" با مقدمه ای از "جهانگیرهدایت" برادرزاده صادق هدایت و رئیس بنیاد هدایت توسط «نشر آماره» به چاپ می رسد.

نمایشنامه «سزارین» با مقدمه جهانگیر هدایت به چاپ می رسد

«نشر آماره» قصد دارد تا از نمایشنامه «سزارین» تازه ترین اثر “هومن بنائی” رونمایی کند. این نمایشنامه به نویسندگی و کارگردانی “هومن بنائی” تیر ماه نود و شش در تماشاخانه پایتخت به صحنه رفته است.

 

* در ادامه متن مقدمه “جهانگیر هدایت” برای کتاب «سزارین» به قلم “هومن بنائی” را می خوانیم:

 

جهانگیر هدایت
نام کامل نمایش‌نامه‌ی مورد نظر، «سزارین زخم‌های کهنه»، است. گمان می‌کنم برای همین یک‌بار، نوشتنِ این نام جذاب، البته به صورت کامل کافی باشد. پرداختن و سخن گفتن درباره‌ی نام نمایش‌نامه امری است که در حوزه‌ی تخصصی و سواد حقیر نیست، فقط نام کامل را نوشتم این‌جا که به قاعده‌ی بلندی نام این نمایش‌نامه_که تصادفن در چاپ و بعد از اخذ مجوز از این خیلی کوتاه‌تر هم هست_ تنها یک‌بار آن را نوشته باشم که نگویند ننوشت نام کامل را و چه و چه.

 

شاید بشود درباره‌ی نمایشنامه‌ «سزارین» گفتارهای بسیاری را پردازش کرد؛ عجالتن بنده به همین چند خط که در ادامه خواهد آمد، بسنده کردم. هرچند بیزارم از آن‌چه متداول شده حتا در کتبِ معظم، که نویسندگان از یک عبارت مسئولیت گریز بهره می‌گیرند: (در این مقال نمی‌گنجد و باشد برای جای دیگر و فرصتی دیگر ) آخر کدام فرصت، آقایانِ استاد و (جنابان حضرات اجل و آقایان دکتر)؟!

 

بگذارید مراتب سپاس از هومن بنائی را به جا آورم که اساسن باعث نگارش این نوشته شد!

سال‌های دور در نقد نوشته‌ها و اجرا‌های تئاتر دهه‌ی چهل و پنجاه، یا چه و چه حرف‌های پراکنده‌ای نه چندان دندان‌گیر درباره‌ی تئاتر ایران زده بودم که اساسن قابل نبود چنان! اما تا هنوز حرف خیلی از بند پیشین تغییر نکرده است؛ سخت است نوشتن در مورد اثری که بیش‌تر حتا نامش زیر تیغ که نه، زیر تیر سانسور رفته است.

 

دو روش متداول در بررسی یک نمایشنامه است؛ بررسی آن متن در قیاس با سایر نمایش‌نامه‌های آن نویسنده و دیگران، بررسی همان متن در میان کل گفتار نمایش‌نامه‌نویس در همان زبان و فرهنگ مبدأ. عجالتن در حوزه روش اول. بررسی یک متن در میان نمایش‌نامه‌های همان مولف و دیگر آثار_جای می‌گیرد.

 

ارزش‌گذاری بر نمایشنامه «سزارین» مورد گفتار من نیست. موقعیت نسبی این متن و شاید قیاس زبان و لحن و اندیشه و چه‌گونگی پرداخت آن یک بررسی تکوینی است.

 

هومن بنائی در نمایشنامه هایش منهای «مسافر اتاق شماره ۳۷» به روی باور‌های فلسفی و روانشناسی ( چه با گرایش‌های شرقی و چه با حال و هوای مغرب زمین) ممارستی بیش از صرف علاقمندی از خودش نشان می‌دهد. او در شکل پرداخت صحنه‌ها؛ فلسفه، جنون و شهوت را در استنتاجی‌ متفاوت نمایش می‌کند. و تکنیکی ادبیاتی را به کار می‌بندد. او در این حوزه تا جایی پیش می‌رود که به اکسپرسیونیسم نزدیک می‌شود. البته این برای نمایش‌نامه‌ی «سزارین» نَه امتیاز است و نه نقصان؛ بل‌که جمیع آن معنایی که گفته شد. در تکوین لحظه‌لحظه‌ی جهان این متن، نقش مستمر و سزاوار دارد. جنون شهوت یک انسان در بهره‌گیری از مکتب «فروید» در پرده‌های این نمایش هر‌کدام مقتبس از یک نوع تفکر فلسفی یا مذهبی هستند، که در پرده آخر به اوجِ خود می‌رسد. می‌توانم به جرئت اقرارکنم که اگر نمایش‌نامه‌ی پیش یا پس از این_ به دلیل تاریخ نگارش_ از هومن بنائی نخوانده بودم. قطعا خیال می‌کردم با یک ترجمه از آثار آلمانی روبروی هستم. دستِ کم به عنوان یک مخاطب در پسِ لایه‌های آشکار یا پنهانِ این اثر زبانی جهانی یافته‌ام که این برایم بسیار شیرین است.  هومن بنائی در این اثر کاملن قید مخاطب را زده و حتا به اندازه‌ی یک صحنه که هیچ، به قاعده‌ی یک پاراگراف هم به او باج نمی‌دهد.

 

نمایشی که نامش با واژه‌ای پزشکی آغاز می‌شود و پیش از شروع اخبار و آماری از نوع ارتباط زناشویی و خیانت می‌دهد_تلخ‌است و شیرن_ ما را در یک بازیِ شطرنج، مات می‌کند؛ و در پایان همان آغاز_ مردی روی زمین گلف حاضر می‌پرسد: « تا حالا انداختی تو سوراخ؟» و زنی با پرسش های شعر‌گونه واژه‌ها را محکم می‌کند: « لنز بهترین دوربین‌های دنیا هم نمی‌تونه من و تو رو با خوشبختی توی یه آلبوم خانوادگی زندونی کنه » این‌جاست که بسیار تعجب می‌کنم از حقیقتی دانسته و یا شاید ناخواسته در زیر‌بافتِ کلام این نویسنده جوان. او با کنار هم چیدن واژه‌های ساده در پاراگراف‌های بسیار کوتاه شعر سروده است. و هر صحنه یک نمایش‌نامه‌ی جداگانه‌ است که تاثیری مستقیم بر مخاطبین خود ‌می‌گذارد. خوش‌حالم که در این‌سال‌ها با چنین اثر ارزشمندی روبرو هستم و در شگفت از این‌که چگونه محدودیت‌ها و ممیزی‌ها می‌تواند باعث و محرک نوشتن چنین اثری بشوند!

 

تصور من این است که هومن بنائی این بار توانسته جهانی متفاوت برای متن‌ش بسازد که با زبان، فلسفه، شعر، روانشناسی و چه وچه غریبه نیست. پس شخصیت، زمان، زبان، لحن، زوایای دید، تکنیک، فضا، فلسفه، شعر همه و همه به شکلی خاص و متفاوت از جریانی هستند که نویسنده با انتخاب اسامی هم می‌خواهد حرفی را به مخاطب انتقال دهد و در واقع او دیکتاتوریزم در معنا شناسی و تاویلی مطابق با دنیای اجتماع جهانی را در این اثر گرفتار کند. به‌خصوص در انتخاب فضا که هومن بنائی در «سزارین» بسیار در دست‌یابی به آن، با کنار هم قرار دادنِ صحنه‌ها در جهانِ متن، کوشیده. و باید اعتراف کنم که موفق هم بوده است.

 

«سزارین» یک بازیِ شطرنج است که شطرنج‌گونه و بریده بریده و با دیالوگ‌های شاعرانه با شکلی روایی به تفصیل زمان پرداخته است. این‌ها را در این گفتار گفتم که بگویم: من باور نمی‌کنم که چنین اثری هنوز آنگونه که شایسته است بر صحنه نرفته است.
پایان

 

شایان ذکر است «نشر آماره» قبل از این هم نمایشنامه‌ «مسافر اتاق شماره ۳۷» نوشته “هومن بنائی” را به چاپ رسانده، که در نمایشگاه کتاب تهران با اقبال عمومی روبرو شده و به چاپ دوم رسیده است.

بیشتر بخوانید

مطالب مرتبط

ارسال نظر